بوی رفتن میدهی
در را باز میگذارم
وقتی برو که گنجشکها و ستارهها
خوابند…
پنجره دلش ریخت
سنگ فرش، پر زخم شد
در کوچههای زخمهای روشنش
قلب پاره پاره مورچهای
راه میجست.
سراغ تو را گرفتم
خندیدند.
نمیدانند
روی تمام دندانهایشان
نام تو حک شده است
که میخندم.
agha...
ما را در سایت agha دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mehdi agha بازدید : 157 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1391 ساعت: 22:12